ابتکار دولت جو بایدن، رئیس جمهوری آمریكا در قبال یمن، شباهتهای بسیاری به ابتکار همتای فرانسوی وی امانوئل مكرون در قبال لبنان دارد و هر دو ابتكاری كه انتظار میرفت توانایی درهم شکستن حائلی که مانع حل بحران دو کشور میشود را دارند، با موانع مشابهی روبهرو شدند. مشکل یمن نیز مانند لبنان، تنها در حد یک اختلاف داخلی بر سر قدرت نیست، بلکه بخشی از یک مسئله بزرگتر است که هسته اصلی آن را نقش ایران در منطقه تشکیل میدهد.
ایران که در طول دهها سال گذشته برای ایجاد پایگاههایی برای خودش در لبنان و یمن و برخی دیگر از کشورها، تلاشهای بسیاری را انجام داده است، حاضر نیست برای حل چالشها و دشواریهای دو کشور خارج از دایره منافع مستقیمش نقشی ایفا کند و به نظر نمیرسد که تهران بدون تضمین منافعش آمادگی برای تسهیل آنچه بایدن و مکرون به هدف بیرون کشیدن یمن و لبنان از باتلاق بحرانهای آنها ضروری میدانند، سهولتی فراهم کند.
رئیس جمهوری فرانسه در ارائه انگیزشهای تشویقی قبل از طرح ابتکار عمل، در جریان آن و حتی در مراحل بعدی پیشگام بود. وی برای تحقق این هدف، در توافق هستهای خود را به عنوان میانجی در کنار سهگانه اروپایی (با بریتانیا و آلمان) برای تسهیل بازگشت به برجام که آمریکا از آن خارج شده بود، قرار داد و سعی داشت در لبنان به سازمان حزبالله که به عنوان عمدهترین ستون سیاست ایران در کشورهای عربی به شمار میرود، مزاحمتی ایجاد نشود. به همین دلیل به خواستههای اکثریت ملت لبنان در مورد لزوم تحویل سلاحهای حزبالله به دولت مشروع لبنان، پاسخ مثبت نداد و بر اساس پیشنهاد حزبالله مسئله برگزاری انتخابات زودهنگام را مطرح نکرد؛ افزون بر آن از پیشنهاد تشکیل دولتی که خارج از کنترل حزبالله باشد خودداری کرد.
با این وجود، دولت ایران طرح فرانسه را به سرعت خنثی کرد و آن را تلاش جدید غربی برای ضربه زدن به "محور مقاومت" که در رأس آنه حزبالله قرار دارد، دانست. سپس، هنگامی که مکرون ایده خود را برای نجات برجام با شریک ساختن قدرتهای منطقهای، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، در تهیه نسخه جدید آن مطرح کرد، ایران پیشنهاد پاریس را به طور قطعی رد کرده و تأکید کرد که "برجام، یک توافقنامه بینالمللی و چندجانبه است که با قطعنامه شماره ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب رسیده است و به هیچ صورتی قابل بحث و بررسی نیست، افزون بر آن، طرفهای شرکت کننده در توافق هستهای واضح و روشن بوده و غیرقابل تغییر است."
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
ایران نه تنها پیشنهادات مکرون را در مورد توافق هستهای رد کرده، بلکه با وضع شروط تازهای از طرف آمریکایی خواست در گام اول تحریمهای اعمال شده علیه ایران را به طور کامل لغو کند و پیش از آنکه تهران از غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم دست بکشد و به غنیسازی ۳.۶۷ درصد توافق شده در برجام برگردد، واشنگتن باید خسارتهای ناشی از تحریمها را به عنوان اثباتی برای حسن نیت جبران کند. علاوه بر آن، تهران شامل کردن موضوع موشکهای بالستیک و دخالت در امور کشورهای منطقه را در هر بحث و گفتوگویی که هدف از آن فعال سازی برجام باشد، قاطعانه رد کرد.
همانگونه که مکرون از طریق مسئله لبنان وارد پرونده ایران شد، بایدن نیز پس از اعلام تغییر همهجانبه سیاست ایالات متحده در خاورمیانه، از جمله "بررسی" حمایت نظامی از کشورهای حوزه خلیج فارس و از سرگیری گفتوگو با ایران، یمن را به عنوان روزنهای برای ورود به این مسئله انتخاب کرد.
به همین ترتیب، در هفته اول ماه فوریه جاری، بایدن گفت: "این جنگ باید پایان یابد" و به منظور اجرای این تصمیم، حمایت آمریکا از عملیات تهاجمی، از جمله فروش اسلحه مرتبط به جنگ یمن را پایان داد؛ سپس تصمیم معرفی حوثیها به عنوان یک سازمان تروریستی را لغو کرد. بایدن، تیموتی لندرکینگ، فرستاده ویژهاش در امور یمن را یک هفته پس از تعیین در این سمت به ریاض فرستاد، اما در لحظهای که فرستاده ویژه رئیس جمهوری آمریکا از هواپیما پیاده شد، حوثیها در چارچوب تشدید حملات خود به عربستان سعودی، فرودگاه ابها در عربستان سعودی را هدف حمله قرار دادند. بدین معنی که تلاشهای واشنگتن برای نزدیک کردن حوثیها به منطق حل بحران از راه گفتوگو با شک و تردید همراه شد و نشان داد که تصمیمگیریهای این گروه در تهران صورت میگیرد. در نتیجه، تهران همانگونه که از تسهیل مأموریت مکرون در لبنان امتناع ورزید، مانع جاهطلبی بایدن برای دستیابی به موفقیت در حل و فصل بحران جنگ در یمن نیز تحت شعار "بیایید ابتدا با ما و طبق شروط ما مذاکره کنید"، میشود.
در واقع، رهبران جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفتهاند همانگونه که تلویحاً به دولت بایدن پیشنهاد کردند و رابطه آنها با متحدان سیاسی تهران در منطقه به تیرگی گراییده است، به وضعیت کنونی و در دست داشتن کنترل اوضاع تا هنگام برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری ایران، سیاست دیگری را در پیش گیرند و شخص دیگری را که به آیتالله خامنهای نزدیکتر بوده و وفاداری بیشتری به وی داشته باشد را جایگزین حسن روحانی کنند.
البته اقدام دیگر ایران در این زمینه، در سخنان آیتالله خامنهای در هشتم ماه ژانويه گذشته روشن شد که گفت ایران "عجلهای" ندارد و اگر تحریم ها از قبل برداشته نشوند، بازگشت ایالات متحده به "برجام" ممکن است به ضرر تهران تمام شود. رهبر جمهوری اسلامی ایران حدود یک ماه بعد و در سخنرانی بعدیاش گفت که پس از لغو تحریمهای واشنگتن، ایران در گام نخست بررسی خواهد کرد که آیا تحریمها عملاً برداشته شده است. این بدان معنی است که تهران بدون هیچ بازنگری در مورد سیاستهای منطقهای یا برنامه موشکی، توانایی فروش نفت و بازگرداندن روابط مالی خود را با بازارهای بینالمللی دارد.
سخنان آیتالله خامنهای که در آن به موضوع یمن یا مسائل منطقهای هیچ اشارهای نشد، تنها سه روز پس از اظهارات بایدن در مورد بحران جنگ در یمن، بیان شد و جز هیاهو و تبلیغات رسانههای ایرانی در مورد حملات حوثیهای، احیای "دستاوردهای" قاسم سلیمانی و "حشد شعبی" عراق و جشن حامیان ایران در بحرین، مقامات ایرانی دیگر یادی از مسئله لبنان نکردند.
در واقع، تهران در انتظار فروپاشی ائتلاف بینالمللی عربی است و همزمان سعی دارد از مشغولیت داخلی دولت بایدن، به ویژه پس از شکست تلاشها برای محکوم کردن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا، در مجلس سنا، بهرهبرداری کند. علاوه بر آن، ایران در صدد ایجاد ائتلاف بینالمللی متقابل است و عمدهترین تلاش تهران در این زمینه، پیام آیتالله خامنهای به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه بود، اما پوتین از پذیرش محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران که حامل پیام بود، خودداری کرد. البته واکنش مسکو، این پیام را میرساند که طرحها و برنامههای ایران با برنامههای دوستان فرضی این کشور همسویی چندانی ندارد و این طرحها، بدون شک برای مخالفان سنتی رژیمی که روزهای آن صرف رزمایشهای نظامی و شعارهای اقتدارگرایی، میشود، هرگز قابل پذیرش نخواهد بود.
© IndependentArabia